وسایل اطلاعات جمعی و تلویزیون در افغانستان
داکتر صلاح الدین سعیدی  داکتر صلاح الدین سعیدی

مطالب و مسایل مطرح در افغانستان،  پروسه و را ههای  حل

( به مسؤلین امور در افغانستان)!

          برادران و خواهران ګرامی سلام ها و احتراما ت خویش را خدمت شما و تمام مسوولین تلویزیون شما تقدیم میدارم.     

     

           بجاء  و بر حق است که ګفته شود وسایل اطلاعات جمعی و تلویزیون شما در افغانستان انقلاب بزرګ را بر پاء  کردند. یک تحول مثبت هست. جوانب مثبت کار شما هم زیاد است و دوستان و علاقمندان همیشه به پروګرام های مختلف شما تماس ګرفته و آن  را برجسته میسازند.       

         اما تا هنوز هم این وسایل اطلاعا ت جمعی نقش خویش را در موارد معیین  نه شناخته. مسؤلین و ګردانندګان این تلویزیون ها و رادیو ها چنانچه ګفته آمدیم - آنرا تربیون برای اظهار نظر ها  و افکار خویش نموده اند. سطح آن در موارد معین بسیار پاﺋین هست.  مثلا  نطاق که در تلویزیون نشسته و با شخص صحبت و انتروی  میکند  این نطاق در واقعیت این سوال های را  به نمایندګی بیننده از مقابل مطرح میکند یعنی سوال های که بـیــنـنده تلویزیون و یا شنونده میخواهد مطرح کند. متأسفانه نطاقان و انتروی ګران تلویزیون های افغانی  و دیګر وسایل اطلا عات جمعی افغانی  درین راستا تا حال رسالت خویش را در موارد معیین درک نه کرده اند. تعیین نه شده که به صورت تقریبی چند فیصد باید نطاق صحبت کند و چند فیصد دیګر اشتراک کننده ها، چند فیصد صدا است و چند فیصد صدا و تصویر مستند، نطاق متخصص فن هست یا نطاق، ایا بهتر نیست که این نطاقان که به سوال و جواب میپردازند و صاحب نظران خوب هم اند به حیث مهمان برنامه بیایند تا به حیث نطاق و نظر خویش را در پهلوی دیګر نظریات ارایه کنند و کار نطاقی و ګردانندګی را به دیګران واګذار شوند. این ګویند ګان و نطاقان تا متاسفان  عینی نه شده اند و تمایلات و سمپتی ها  و علاقمندی های شخصی ( برحق و ناحق ) خویش را بر رسالت شان ترجیح میدهند. اقلا شواهد چنین نشان میدهد. کار درین راستا ضعیف است.  در اکثر موارد هر دو جانب بیشتر در ګذشته زندګی میکنند و متمرکز اند   -  تا در حال و آینده. به آینده باید نګریست و درین زمینه باید امیدوارانه نګریست.  

              فکر میکنم درین بخش هم رهنمایی های عمده و نورمهای قبول شدن اخلاقی و کودکس های فنی  و خود کردانندګی تا هنوز فعال نه شده و عنعنه نه ګردیده. این تربیون های شخصی مالکین این تلویزیون ها ضرورت به رهنمایی و همکاری مسلکی و عمومی  دارند.

          تمام جهان امروز دیموکراسی و کاپیتالیتزم لجام ګسخته صد سال قبل را رد نموده و درجهان آزاد سرمایداری امروز موارد معیین، کودکس های معینی  تحت نظر قانون حکمفرماست  که مسایل معیین را در جامعه نظارت، سمت دهی و کنترول میکند – وجود دارد.

          در جهان سرمایداری نیز وظایف معیین دولتی توسط سازمان های غیر دولتی کنترول و نظارت شده و همین سازمانهای غیر دولتی منحیث بخش از ارګانهای دموکراتیک و حامی دموکراسی از جانب دولت  تقویه و حمایه میګردند.  دقـــیـــقا مسﺋله خود ګردانندګی یعنی ایجاد  اتحادیه ها و مراجع مشترک (ادارات دولتی و ادارات خودی این وسایل و انستیتوت ها )  رهبری و اداره در چوکات و مطابق قانون و نورم  های قبول شده ،  یکی از مطالب بسیار عمده و ضروری درین عرصه بشمار میرود.

                                                                              نقش مطبوعات درین جاء تعویض ناپذیر است.

              دقیقا وسایل اطلاعات جمعی معیین - رادیو ها و تلویزیون های معیین افغانی درین  راستا منفی ګرایی و تکرارا  به  ذکر از کمبود ها متمرکز اند و از دست آورد ها یاد آوری نمی کنند و یا آنرا ضروری نمی دانند. دقیقا به اساس روش ( خبر خوب خبر نیست.) عمل میکنند.

 وسایل اطلاعات جمعی رادیو و تلویزیون  و هنر نقش بزرګ را در جامعه بازی کرده میتوانند.  اما از تلویزیون در نقش رادیو استفاده کردن، عوض استفاده معقول از وسایل اطلاعات جمعی، فهم رسالت درست و دقیق آنرا نداستن، کار را به جای نمی کشاند و ما خود بدست خود خود را خورد نموده سبب تمسخر و بی سویه ګی میګردیم. وسایل اطلاعات جمعی مانند حزب و سازمان سیاسی و یا اداره معیین دولتی مجری کدام سیاست نیست، بلکه از آنچه  میګذرد به موقع و کماهو  شنونده و بـیننده را در جریان قرار میدهد. توجه کنید به  طور مثال به یک  پروګرام  در ( دنیا در هفته که ګذشت....) نطاق به پرده تلویزیون می آید و از روی ورقی قراﺋت میکند حوادث یک هفته ګذشته را و پروګرام ختم میشود. این پروګرام حتی نمیتواند یک پروګرام خوب رادیویی باشد، چه رسد که ما آنرا پروګرام تلویزیونی بنامیم. حتی در پروګرام رادیويي  هم حد اقل   نکات از اصل ګفته های این یا آن سیاست مدار را که چنین و یا چنان ګفته از اصل جهت معلومات شنونده از اصل میګذارند و پلی میکنند.  مصروف شدن نطاق و ګویند به مسایل تخنیکی و غیر ضروری در پیش بیننده و عدم سپردن کار های تخینکی به دستیاران سبب ضیاع وقت است. مثلا میبینم که نطاق مصروف ګرفتن نمره تیلفون و یا دادن نمره تیلفون برای چند دقیقه است. کاری که میتوان آنرا روی  صفحه تلویزیون انداخت و  یا امثال آن.  همچنان در قسمت  منفی بافی ها و صحبت های اضافی و تکراری بدون سند و دلیل و انتقاد برای انتقاد و از همه چیز و همه کس و از هر چیز ناراضی بودن و  ... را میتوان  از   صحبت های  محترم .............ازتلویزون .......... نام برد. من قبول میکنم که این تلویزیون به طور عمده سیاست ضد قومندانان و افراد معیین تفنګ سالار و سیاست معیین ضد ایرانی را بازی میکند اما  با  وجود دلسوزی خاص وی بر ملت وافغانستان صحبت ها و تحلیل های !!! وی  مثال زنده ودقیق ازین ګونه منفی بافی های رادیویی شده میتواند. حتی نمیتوان آنرا پروګرام تلویزیون نام نهاد. برعلاوه دیګر از ابتداء  تا انتها شنونده صرف و صرف چهره جذاب!؟  نطاق  نا راضی از همه چیز را میبند و بس.

            چنانچه ګفته آمدیم تا هنوز  به طور عمده تعاریف ( جامع و مانع)  از پروګرام تلویزیونی، رادیویی و تعاریف از نطاق، ګرداننده و تولید کننده پروګرام نزد اکثر این تلویزیون های موجود افغانی وجود ندارد. این حالت وضع غیر سالم را به بار آورده که از جمله میتوان ګفت که همه کس در همه چیز و در همه کار سخن میزند و نطاق در موارد زیاد خود منحیث ګوینده حزب، سازمان سیاسی و یا هم نماینده کدام دولت قد علم میکند. تکرارا تاکید میکنم اکثر این ګوینده ګان تلویزیون را که اکثریت شان اشخاص خیر خواه و دارای نظریات بس نیک هم اند  میتوان دعوت کرد و از نزد شان در موارد زیاد نظر خواست وچنانچه در بالا ګفتم  بهتراست این اشخاص وظیفه  ګرداننده ګی تلویزیون را به کسی دیګر واګذار شوند و خود مانند مهمان اصلی پروګرام معیین حضور یابند.  

             یکجانبه صحبت و آن هم صحبت و تحلیل که خوش خودم می آید ، سطحی و غیر عینی هیچ دردی را  دواء کرده نمیتواند. به طور مثال صحبت های تکراری، هوا و هوس و ارزو را ملاک اندیشه قرار دادن، با پیشداوری و تعصب های ګوناګون صحبت و تحلیل کردن،  ضد و نقیض تحلیل کردن، مقاله خوانی و احساساتی صحبت کردن، بی ادرس و غیر موجه از حکومت اعتراض کردن، درین مورد سری ګپ به آخر ګپ مطابقت نکردن و دهها تناقضات که نشان میدهد انتقاد برای انتقاد است و بس.  به   ضد مجاهدین ، ضد امریکایی ، ضد روسی ، ضد پاکستانی، ضد ایرانی ضد ضد ضد .......صحبت کردن، در همه چیز و همه جاء دشمن جستجو کردن، همه کس را دشمن دیدن،  در همه چیز سیاهی دیدن ،  کار را  به جای نمیرساند.

            درین جا میخواهم یک دو مطلب دیګر را نیز در میان بګذارم و نکات نظر خویش را ذیلا بیان کنم.

مساله منع خبرنګار از نوشتن کلیمات و اصطلاحات نامناسب ( به ګمان این ویا آن شخص ویا وزیر صاحب ....) خلاف تمام نورم های آزادی مطبوعات است.  هر خبر نګار حق دارد در چوکات قانون به هر زبان در مورد هر چیزی که میخواهد بنویسد این خواننده است که میګیرد ویا نه. کودکس های معین درین زمینه وجود دارد که باید مراعات شود. اما وزیر و یا شخص اول حق مجازات خبر نګار را ندارد. توجه کنید. وزیر و یا شخص مسؤل اداره دولتی میتواند و حق دارد تا مامورین  و مؤظفین خویش را به مراعات پالیسی معیین سمت دهد و در صورتیکه که مراعات نه شود وی را سبکدوش نماید. نقش  و وظایف وسایل اطلاعات جمعی خصوصی با وسایل اطلاعات جمعی دولتی در موارد معیین، زینتی وشکلی  فرق میکند   -  که با ید در نظر ګرفته شود.

به همین ارتباط در شرایط که حاکمیت دکتاتوری و طریق به قدرت رسیدن حاکمیت غیر قانونی و غیر مشروع باشد در آن صورت مردم از استفاده تمام طروق اعتراضی به شمول استفاده از مظاهرات خیابانی و استفاده از مراکز تحصیلی بو مراجع دینی و .... به مبارزه به ضد حاکمیت میپردازند. اما اګر در یک کشور انتخابات آزاد صورت ګرفته و حاکمیت از مردم مشروعیت ګرفته درین صورت شایسته و درست خواهد بود تا شورای علما هرات دولتی را مخاطب قرار دهد که چنین قانون را نافذ و چنان قانون را نافذ نه کند. فارتــنر و مخاطب  دولت افغانستان دیګر شورای علماء  نیست. مرجع قانون ګذاری دیګر معلوم است. شورای علماء  مثلا  هرات میتواند درین مورد با نماینده خود  در پارلمان به تماس شود و پیشنهادات خویش را جهت تحقق ارایه کنند و یا در برنامه های انتخاباتی و آینده خویش مطرح کنند. این برخورد ار یک طرف در بلند بردن مراجع قانون ګذاری و سیستمی شدن کار و بلند بردن حاکمیت مردم از مجرای نورمال کار خواهد کرد و از جانب دیګر به استقرار وضع به نحوه خویش مساعد خواهد نمود.  یعنی حاکمیت که از مردم  در انتخابات مشروعیت ګرفته و وکلا ء  نماینده های مردم در پارلمان اند در راه اعتماد و عدم اعتماد برای حاکمیت های و حکومت های تصمیم ګیر باشند. درین صورت شورای علماء و یا هم مراجع تحصیلی مقام و جایګاه مناسب خویش را داشته باشد تا  محلات کشمکش های مبارزات سیاسی که تا قبل از آمدن نظام های  دموکراتیک به نحوه درین نحوه کار مشروعیت خود را داشتند.

          آیا همه آنچه دست آورد  هست همه خراب و باید مأیوسانه همه را بر باد داد و باز هم مردم افغانستان را آواره و دربدر بیشتر ساخت؟ ضرورت مبرم و جدی است که از فرصت های موجود و طلایی باید بهتر استفاده شود.  آیا درست هست که باز هم در انتظار معامله و ګرفتن قدرت  سیاسی از طریق زور و اعمال فشار بر حاکمیت فعلی بود؟ دیګر وقت معامله و دوران   توافقات  بــــن  ګذشته.  اعمال فشارسیاسی و نظامی  و تهدید ها در مصاحبه ها و نمایشات شان میتواند تمام آنچه را که مثبت هم هست نیز مورد تحدید قرار دهد. فکر میکنم عده را هوا وهوس قدرت و کرسی آنقدر کور کرده که آماده اند در برابر آن همه انچه را دارند ونه دراند به معامله بګذازند.

فکر میکنم بعضی انسان ها معارض و اپوزیسیون تولد شده و اپوزیسیون خواهند مرد.

       

        چنانچه قبلا چند مرتبه متذکر شدیم میخواهم مختصرا تاکید کنم که  دریک کشور تا زمان صلح دوامدار آمده نمی تواند ، تا زمانیکه در ستیج سیاسی نمایندګان از تمام نیرو های موجود در جامعه که قوانین عمده کشور را قبول دارند، حضور نداشته باشند.

 

ددی مسایلو د حل لپاره اختراع ته ضرورت نه شته  د اوسنیو پرمختللو نورو ټولنو د تجربو څخه چه داففانی ټولنی د رشد په سطحه کې یی  قرار درلوده،  باید په پراخه توګه هم ګټه واخیستل شی.

 په پاک نیت،  زړه سواندی، علمی ، اکادمیک او افغانی ټکل  او برخورد ته ضرورت دی.

داکتر صلاح الدین سعیدی  - د حق د لاری  کلتوری مرکز- لخوا - مؤرخ ۲۰۰۸/۰۹/۱۴

تلفون همراه--   ۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸-  ۰  -  ۴۴ ۰۰

 E-mail:drsalahuddinsayedi@yahoo.com

 


September 22nd, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات